دنیس لیهان از نویسندگانی است که آثارش داستانهای جنایی و معماییای هستند که قابلیت خوبی برای بهتصویردرآمدن دارند. این رمان هفتمین اثر این نویسنده است که کلینت ایستوود بر اساس آن فیلمی سینمایی ساخته، همچنان که مارتین اسکورسیزی فیلم جزیرهی شاتر را هم از رمانی با همین نام از لیهان اقتباس کرده بود. تقریباً همهی آثار این نویسنده بهتصویر کشیده شدهاند که از این حیث، او متمایز میشود. منتقدان ادبی آمریکا رودخانهی میستیک را شاخصترین و بهترین اثر او میدانند که از این منظر هم چندین جایزه را به خود اختصاص داده، جوایزی معتبر همانند وینشیلد، پن و جایزهی ادبی ماساچوستس. دنیس لیهان نویسندهی مهمی در ادبیات داستانی معاصر آمریکاست که به «همینگوی عصر خود» معروف شده است.
سبک این داستان را میتوان «نوآر» یا «ادبیات سیاه» نامید که در ادامهی سبک نوشتاری و داستانپردازی نویسندگان معروفی همچون دشیل همت است. این سبک بیشتر به فضاسازی میپردازد و از قهرمانسازی میگریزد و با تکیه بر زبان عادی و پیشپاافتادهی مردمان معمولی جامعه، که درگیر جرم و جنایت شدهاند، داستان را به جلو میبرد. در سبک نوآر، معمولاً نباید منتظر پایان خوش باشیم و اگر هدفی برای این سبک متصور شویم، چیزی جز ژرفنگری و موشکافی در قصد و نیت مرتکبان به جرم و علت آن نیست.
رودخانهی میستیک، با تکیه بر چنین درونمایههایی، به ماجرایی پیچیده و مرموز میپردازد (همانطور که در عنوان کتاب، واژهی «میستیک» آمده که یکی از معانی آن در زبان انگلیسی «مرموز» است) که زندگی سه نفر را از دوران کودکی تحت تأثیر قرار داده و تا دوران بزرگسالی ادامه مییابد: اتفاقی که در زوایای پنهان وجودشان لانه کرده و سراسر زندگیِ ــ شاید پیشپاافتاده و معمولی ــ آنها را زیر سایهی خود میگیرد. در این کتاب، با مضامین متعددی که زندگی خانوادههای آمریکایی را در اواخر قرن بیستم شکل میدهد روبهرو هستیم: موقعیتهایی که هر یک چالشی هستند برای تعریفی از عشق، وفاداری، اخلاق، صداقت و خانواده. لیهان، با کششهای جذاب و فلشبک و فلشفورواردهای سینمایی در متن داستان، خواننده را وادار به دنبالکردن قصه و برملاکردن راز این داستانهای تودرتو میکند. شخصیتهای اصلی قصه، در دوران بزرگسالی، هر یک سرنوشتی کاملاً جداگانه از دیگری پیدا میکنند، اما ماجرای اصلی داستان، که هر سه در بدو آن با هم شاهدش بودهاند، دست از سر آنها برنخواهد داشت.
ترجمهی این اثر، با تحقیق و تلاش فراوان هرمز ریاحی، که حتی برای برخی موارد با نویسنده تماس گرفته و دیدار کرده، انجام شده است. سبک روایت رمان کاملاً در ترجمه حفظ شده و زبانی درخور و مناسب برای آن بهکار رفته که این نشان از احاطهی مترجم به زبان روزمرهی آمریکایی و شناخت خوب او از جهان داستانی و تاریخ و جغرافیای اثر است ــ چیزی که آن را «افقهای متن» مینامند و ریاحی بهخوبی با آنها آشنا شده است.
این کتاب به همت نشر جهان کتاب در مجموعهای از ادبیات داستانی با عنوان نقاب در ۵۵۰ صفحه و با قیمت سیهزار تومان بهچاپ رسیده و در اختیار علاقهمندان گذاشته شده است.
مطلب تازه و آگاهی بخش بود، اما کوتاه و مختصر، جا دارد در مورد اقتباس های سینمایی که از اثار دنیس لیهان شده است اطلاعات تحلیلی هم ارایه شود.
در ضمن ارسال مطلب برای این سایت چگونه است،
با تشکر.
ممنون از توجه شما.
برای ارسال مطلب با دفتر مجله در ارتباط باشید.
ممنون از نظر شما آقای خرمگاه. برای ارسال مطلب با دفتر مجله تماس حاصل کنید.