نویسندههایی هستند که برای خودشان مینویسند، نویسندگانی مینویسند برای ماندگاری در تاریخ، برخی رمانهای دانشگاهی دوست دارند که بنویسند، دیگرانی برای مخاطبان بسیار و عدهای هم هستند که برای منتقدان مینویسند. مهام میقانی هیچکدام از اینها نیست. او نه یک شهروند سربهزیر اهل قلم است نه یکی از آن یاغیهای ادبی که سعی میکنند از قوانینی تخطی کنند. او یک …
ادامه نوشته »بایگانی برچسب: داستان ایرانی
بی کتابی، کتابِ کتاب بازها
گفتن و نوشتن از تاریخ، امری شیرین و دشوار است. شیرین است چون سبب ماندگاری گذشته میشود و دشوار است چون کوچکترین خطا در روایتِ تاریخ،خیانت به پیشینهی یک سرزمین تلقی میشود. بازتاب وقایع تاریخی، مستلزم اطلاعات دقیق و تخصصی است وگرنه مانند بعضی از سریالهای تاریخی، بیش از آنکه مخاطب را با گذشتهی کشورش آشنا کند؛ به مضحکهای پر …
ادامه نوشته »نمیگویم چگونه بنویس؛ میگویم چگونه ننویس
نویسندگی دو وجه دارد: یک وجه اکتسابی دارد و یک وجه غیر اکتسابی. اکتسابی به چه معنی؟ به این معنی که شما سر کلاس میآیید و اصول داستاننویسی را فرا میگیرید. اما در مورد وجه غیر اکتسابی نکتهای که باید به آن اشاره کنم جَنم آدمهاست، که این در مورد اشخاص فرق میکند. ما اصطلاحی در این حوزه داریم که …
ادامه نوشته »دوئل نابرابر
آنچه به هنگام خواندن رمان «کارآگاهان خونسرد» نوشتهی دانیال حقیقی (نشر چشمه، ۱۳۹۶)، نظرم را بیش از هر چیز به خود جلب میکرد، حضور گاه به گاهِ یک راوی ناشناخته در دل روایت بود. و شاید آنچه مرا تا پایان رمان همراه خود برد، نه صرفاً ماجراهای خواندنی و جذاب دزدان و کارآگاهان و تعقیبها و گریزهایشان، که همین راوی …
ادامه نوشته »به دنبال هلن
این داستان عاشقانه با یک شروع طلایی آغاز میشود: درست میانه دیوار پذیرایی خانه خاله صبورا، یک میخ طویله توی دیوار هست که هر جور و از هر زاویه که به سالن نگاه کنی از چشمت پنهان نمیماند. صاف توی نگاه هر بییندهای فرو میرود و نه تنها با هیچ تابلویی پوشیده نمیشود، بلکه برعکس خاله جوری بند چشمزخم را …
ادامه نوشته »یک آدم سیاه؛ یک آدم خاکستری
کارون داستان «کوچه ابرهای گمشده»، همانقدر قابلیت ارجاع به جهان خارج داستانی را دارد که ممشاد؛ و البته این نه به معنای حضور ملموس و قابلدرک کاراکترها است؛بلکه به مفهوم خلق متنی است که جهانبینی و نگرش نویسندۀ امروزی را به مصداقیترین شیوۀ ممکن در معرض قضاوت قرار میدهد. ازآنجاییکه ما، محیط، شخصیتها و کنشهای داستانی را از دیدگاه کارون …
ادامه نوشته »دربارهی سعید و مریم
کتاب «قصۀ سعید و مریم» اولین رمان آرش سالاری است که نشر چشمه (چرخ) در بهار ۹۶ منتشر کرده است. این نویسندۀ جوان، دو مجموعۀ داستان کوتاه به نام «نوزده» و «بیستوسه» را نیز در کارنامۀ ادبی خود دارد که هر دو در دهۀ نود منتشر شدهاند و نشان از فعالیت منسجم و منظم نویسنده در حوزۀ داستان دارند. شاکلۀ …
ادامه نوشته »سندرومِ رودهی تحقیرپذیر
این روزها دیگر «احساسِ مرگ» به عنوانِ یکی از نشانههای محرزِ یک سکتهی قلبی پذیرفته شده است. سنگینی، درد و فشارِ غیرقابلِ وصفی روی قفسهی سینه که از فرطِ ناشناختگی، به لحظاتِ احتضار تشبیه شده. حسّی که میتواند یکتنه در راستای دراماتیزه کردنِ هزاران هزار نمایشنامه و داستانِ غمبار به کار گرفته شود. امّا علائمِ بیماریهای دستگاهِ گوارش معمولاً در …
ادامه نوشته »همه چیز وابسته به شانس شده
جلبک داستان مادر و دختر تنهایی است که میخواهند در برابر ناملایمات زندگی تسلیم نشوند. اما بار این داستان بیشتر بر روی دختر جوان قصه است. اینجاست که استعارهی کتاب یعنی «جلبک» معنا پیدا میکند. جلبک گیاهی است که روی آب میروید و ریشه ندارد. آنها شناور میروند تا به صخرهی سنگی امنی بچسبند و آرام آرام روی آن خودشان …
ادامه نوشته »ناتمامی اسطورهها
رمان ناتمامی با فصلی بدون شماره، از زبان سولماز صولتی، آغاز میشود: «امروز درست یک هفته است که لیان جفرهای، دانشجوی ارشد ادبیات فارسی، ناپدید شده. یک هفته است هماتاقی بوشهری من به خوابگاه برنگشته. دانشجوی محبوب همهی سالهای دانشگاه، مسئول آموزش کودکان کار دروازه غار تهران، گم شده. وقتی میخوابم سقف اتاق میآید و میچسبد به نوک بینیام. امروز …
ادامه نوشته »عدل
اسب درشکهای در جوی پهنی افتاده بود و قلم دست و کاسهی زانویش خرد شده بود. آشکارا دیده میشد که استخوان قلم یک دستش از زیر پوست حناییاش جابجا شده و از آن خون آمده بود. کاسهی زانوی دست دیگرش به کلی از بند جدا شده بود و به چند رگ و ریشه که تا آخرین مرحله وفاداریاش را به …
ادامه نوشته »تهران، معشوقی فراموش شده
باورهای نادرست ربطی به مجامع فرهیخته یا غیرفرهیخته ندارد؛ بنابراین بی آنکه وارد بحثهای پرحاشیه شوم، فقط میخواهم یادآوری کنم اگر کسانی همچنان بر این باور نادرستاند که داستانهای حادثه محور و تعدادی از ژانرها همچون معمایی، کارآگاهی یا تاریخی و سیاسی، اقلیم تاختوتاز نویسندگان مرد است و نویسندگان زن، جسارت یا توان نزدیک شدن به آن را ندارند، نگاهی …
ادامه نوشته »